کیفیت تربیت معلم در چیست؟

 

سوالهایی نظیر اینکه: فرد تحصیل کرده چه کسی است؟ مربوط به معیارهایی است که برای مفهوم کیفیت به معنای محصول باید در نظر گرفته شود. ولی سوالهایی نظیر اینکه چه ویژگیهایی را نهادها، برنامه درسی، معلمان و روشهای آموزش برای تربیت افراد باید دارا باشند تا به رشد کیفیت در مفهوم محصول بیانجامد، مربوط به کیفیت فرایند می شود.

یک معیار کیفی یا یک ویژگی متمایز کننده برای فرد تحصیل کرده وجود ندارد و به جای آن باید معیارهای چندگانه در نظر گرفت. پترز به سه معیار اشاره می کند: “تعهد به ارزش آموزش”، “دانستن و درک کردن” و “تمامیت”.

تعهد به ارزش آموزش به این معنی است که فرد نگرشی مستقل نسبت به یادگیری همراه با تمرکز و پشتکار داشته باشد. دانستن و درک کردن به این معنی است که “دانستن چگونگی” کافی نیست بلکه “دانستن آنچه هست” را نیز در بر می گیرد. دانش وقایع ، حقایق و تسلط بر دانش، دانش اصول و نظریه ها، تفسیر تجارب در چارچوب نظریه ها، آشنایی و یافتن درجه ای از مهارتها، ارزیابی و نقد و مهارت حل مساله و اکتشاف همه مربوط به دانستن و درک کردن می شود و معیار تمامیت اشاره به این دارد که فرد باید به دریافت مفهومی واحد و یکپارچه از حقیقت برسد، به جای اینکه به مطالعه جداگانه فرم­های خالص و مجزای رشته ها بپردازد.

کیفیت را از نظر فرایند با در نظر گرفتن خط پایه آموزش در هر مدرسه، می توان مورد ارزیابی قرار داد. با این سوال که: ورودی ها دارای چه ویژگیهایی بوده اند و با توجه به این ویژگیها کدام مدرسه کارآمدتر بوده است؟ سختی پاسخ به این سوال بار دیگر عدم امکان مقایسه کیفیت را نشان می دهد. در واقع بین ویژگیهای کیفیت در مدارس، همگنی دیده نمی شود. برای مثال اسپارتی­ها در آموزش نظامی موفق و زبانزد بوده اند. اما در دو ویژگی یا معیاری که به عنوان کیفیت مشخص شده است غفلت ورزیده اند: 1) آنها هیچ درک درستی از اصولی که رفتار آنها را شکل می دهد نداشتند. 2) آنها فاقد آگاهی زیبایی شناختی ، حساسیت بین فردی و درک تاریخی بوده اند.

سوالات مربوط به کیفیت به مفهوم توسعه آموزش و پرورش نزدیک می شود. جایی که سیاستمداران درباره “چه چیز خوب است”، استدلال می کنند و اهداف و یا ارزش های بیرونی را برای آموزش و پرورش تعیین می کنند. برای مثال زمانی که به دلیل تفکر صنعتی در جوامع ، بر آموزش فنی حرفه ای تاکید می شود، آموزش فنی و حرفه ای کیفیتی از نوع ارزش ابزاری دارد و یا زمانی که به دیسیپلین­ها توجه می شود. پیترز معتقد است که در تفکر کارآمدی صنعتی مفهوم تمامیت نادیده گرفته می شود به ویژه تمامیت از جنبه زیبایی شناسی.

با توجه به آنچه پیترز بیان کرده است، در بحث کیفیت این سوال پیش می آید که آن چیز که ویژگی ذاتی و ماهیتی برای حرفه معلمی است، چیست؟ کدام کیفیت، ارزش درونی و کدام کیفیت ارزش بیرونی دارد؟ به سخن دیگر چگونه می توان در تعیین ویژگیها و شایستگی های لازم برای معلمی، ویژگی های ذاتی و ماهیتی برای این حرفه را از ویژگی های دیگر متمایز کرد؟ کدام شایستگی ها، کیفیت معلمی را از کیفیت حرفه های دیگر متمایز می کند؟ کدام شایستگی ها ارزش ذاتی و درونی برای حرفه معلمی دارد؟ چه ویژگی یا ویژگی هایی در یک فرد باید باشد تا بتوان به او عنوان معلم را اطلاق کرد؟


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : جمعه 22 خرداد 1394برچسب:معلم-تربیت معلم-پیتز-کیفیت تربیت معلم-qualitas-, | 20:57 | نويسنده : فرزاد عرفانی حسن زاده |